داستان راهزنی به نام مراد بیگ است که زخمی شده و توسط یک پیرزن بادیه نشین درمان می شود و درس هاس زیادی از پیرزن می آموزد و به کشاورزی مشغول می شود..ناگهان روزی مجبور می شود مقابل راهزنی به نام حسام بیگ بایستد...
واقعیت های تاریخی از دوران قاجار و جوانی به نام قبیش که اسب چران خان است و شجاعانه جلوی ظلم و بی عدالتی اسماعیل آقا مشاور خان و هجوم روس ها به آبادی می ایستد را روایت می کند..