دو دوست بنام رضا (رضا عطاران) و منصور (جواد عزتی) با موتوری کیف قاپی می کنند. رضا متوجه نذر یک دختر پولدر می شود که میخواهد با یک جانباز جنگ ازدواج کند ، او که پایش در یک تصادف از دست داده وارد زندگی آن دختر می شود تا بتواند دلش را بدست آورد، به همین دلیل وارد آسایشگاه جانبازان می شود اما...
امیرعلی و نوشین دو جوان بیست و یکی دو ساله قصد ازدواج با یکدیگر را دارند. خانواده ها چندان موافق نیستند. آنها صبر پیشه کرده اند تا به مرور زمان رضایت خانواده هایشان را جلب کنند. آن دو یک رویای مشترک دارند؛ برنده شدن در لاتاری و دریافت گرین کارت آمریکا…
میثم جوانی است که کتابی منتشر نشده در ارتباط با ازدواج موقت و فشارهای جنسی جوانان دارد و سعی دارد از طریق راه حلی که فکر می کند صحیح است، معضلات مشکلات اجتماعی جوانانی که تحت فشار هستند را برطرف سازد اما..
با پیدا شدن بچهای در ماشین لطیف (با بازی جواد عزتی)، خانواده او که برای مراسم خواستگاری از شهرستان به تهران میآیند و دعوت از خانواده پدری بهار (با بازی الناز حبیبی)، لطیف و بهار بار دیگر برای ازدواج دچار دردسرهایی میشوند.
داستان استاد دانشگاهی به نام نیما زند است که تاریخ تدریس می کند و برای کشف دوره ای تاریخی که پنهان بوده است و در هیچ کتابی نامی از این دوره نبوده، به همراه یکی از دانشجویانش تحقیقاتی را آغاز می کنند....