مردی به نام پاشا در گروه تبهکاری به نام لانتوری که متشکل از دو مرد و یک زن دیگری که اقدام به دزدی و زورگیری می کنند، عضویت دارد، پاشا ناخواسته عاشق زنی به نام مریم می شود اما پس از بی توجهی وی اقدام به اسیدپاشی به صورت دختر می کند.
داستان غواصی به نام غلام است که پسری به نام بهمن را دوست دارد، بهمن که بخاطر بدهی به دردسر افتاده است از غلام کمک می خواهد و غلام را نیز درگیر این دردسرهای پیچیده می کند..
داستان پسری به نام احسان است که در تهران زندگی می کند و عاشق دختری جنوبی به نام عارفه در خرمشهر میشود..اما با مخالفت شدید خانواده ی عارفه روبرو میشود و سرانجام این عشق مصادف میشود با وقوع جنگ عراق و ایران و اسارت احسان...